دختر: عشقم شرط بندی کنیم ؟؟؟ پسر: باشه خانومم ... بکنیم ... دختر :
تو نمی تونی 24 ساعت بدون من بمونی ؟... پسر : می تونم ... دختر :
می بینیم ... . 24 ساعت شروع میشه و پسر از سرطان عشقش
و اینکه خیلی زود قراره بمیره خبر نداشته ... 24 ساعت تموم میشه
و پسر میره جلوی در خونه ی دختر ... در می زنه ولی کسی در رو باز نمی کنه .
.. داخل خونه میشه و دختر رو میبینه که رو مبل دراز کشیده
و روش یه یاد داشت هست ... یادداشت : 24 ساعت بدون من موندی
... یه عمر هم بدون من می تونی بمونی عشق من ... دوستت دارم
یک رمان جدید
رمان عاشقانه عشق سرخ
شخصیت های اصلی:مریم و علی
رمان در تاریخ :94/5/14